خشونت در فیلمها: از سرگرمی تا تهدید سلامت روانی جامعه
در سالهای اخیر، فیلمهای هالیوودی و جهانی با صحنههای خشونتآمیز بیش از پیش پر شدهاند؛ روندی که نهتنها ناشی از تغییر ذائقه مخاطب نیست، بلکه محصول برنامهریزی و تصمیمگیریهای هدفمند پشت پرده است.
در سالهای اخیر، فیلمهای هالیوودی و جهانی با صحنههای خشونتآمیز بیش از پیش پر شدهاند؛ روندی که نهتنها ناشی از تغییر ذائقه مخاطب نیست، بلکه محصول برنامهریزی و تصمیمگیریهای هدفمند پشت پرده است. شرکتهای بزرگ رسانهای و استودیوهای فیلمسازی، با هدف افزایش درآمد و جذب مخاطبان بیشتر، از خشونت به عنوان ابزاری قدرتمند برای تحریک احساسات و جلب توجه استفاده میکنند. آنها با بهرهبرداری از ترس، هیجان و اضطراب، سلیقه عمومی را به سمت مصرف محتوای خشن هدایت میکنند و در این مسیر، پیامدهای مخربی مثل عادیسازی خشونت و کاهش حساسیت روانی جامعه را نادیده میگیرند. نمونههایی مانند فیلمهای آخرالزمانی «Last of Us» که تصویری تاریک از فروپاشی و کشتار گسترده ارائه میدهند، نمایانگر این سیاستها هستند. این آثار نه فقط سرگرمی، بلکه ابزارهایی برای انتقال نگرانیها و ناامیدیهای جمعی به مخاطباند که در نهایت باعث شکلگیری فرهنگی میشود که خشونت را به عنوان راهحل یا واقعیت غیرقابل اجتناب میپذیرد. بنابراین، پشت این موج خشونتآمیز در سینما، بازیگران قدرتمندی قرار دارند که با برنامهریزی دقیق، افکار و احساسات ما را مدیریت و جهت میدهند. شناخت این واقعیتها و تقویت سواد رسانهای، تنها راه مقابله با اثرات مخرب این جریان است. ببین این متن خوبه فقط در ادامه برام بنویس که این مطالب خشونت آمیز در اینده چطور می تواند زندگی افزاد رو تحت تاثیر قرار بدهد
این مطالب خشونتآمیز اگر به طور مستمر و بدون بازتاب انتقادی مصرف شوند، در آینده میتوانند تأثیرات عمیقی بر زندگی فردی و اجتماعی ما داشته باشند. نخست، تکرار مکرر تصاویر خشن باعث کاهش حساسیت روانی افراد نسبت به خشونت میشود؛ یعنی آنچه در گذشته غیرقابل قبول بود، به تدریج عادی و قابل تحمل جلوه میکند. این روند میتواند منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و واکنشهای هیجانی غیرمنطقی در افراد به ویژه جوانان شود.
علاوه بر این، ترویج خشونت به عنوان راهحل مشکلات یا واقعیتی اجتنابناپذیر، میتواند توانایی افراد در حل مسالمتآمیز تعارضات و استفاده از راههای گفتگو و تفاهم را کاهش دهد. این موضوع پیامدهای گستردهتری در روابط خانوادگی، محیط کار و حتی فضای اجتماعی و سیاسی خواهد داشت و جامعه را به سمت تنش، بیاعتمادی و فروپاشی اخلاقی سوق میدهد.
از نظر روانی، مواجهه مداوم با خشونتهای رسانهای میتواند اضطراب، افسردگی و احساس ناامنی را در افراد افزایش دهد و سلامت روان جامعه را تهدید کند. در نهایت، این جریان میتواند به شکلی نامحسوس اما پایدار، فرهنگ عمومی را تغییر دهد؛ فرهنگی که خشونت را به عنوان بخشی از هویت خود میپذیرد و در آن آرامش، همدلی و احترام به دیگران کمرنگ میشود.
برای جلوگیری از چنین آیندهای، ضروری است که علاوه بر افزایش سواد رسانهای، تولیدکنندگان محتوا و سیاستگذاران فرهنگی نیز مسئولیتپذیری بیشتری در قبال پیامهایی که به جامعه منتقل میکنند داشته باشند.
فیلم و سریال های ایرانی نیز از این قضیه مستثنی نیستند و در این چند سال اخیر شاهد ساخت فیلم و سریال هایی بودیم که صحنه های خشونت آمیز را چاشنی کار خود کرده اند فیلمهای «وحشی» و «زخم کاری» نمونه ای از تولیدات هستند و انتظار می رود در اینده نیز شاهد فیلم و سریال های خشونت آمیز بیشتری در صنعت فیلم و سریال ایران باشیم که این خود میتواند پیامدهای مخرب مشابهی در سطح جامعه داشته باشد.